همشهری آنلاین- سودابه رنجبر: رسم نذریپزان ریشه در فرهنگ اهالی دارد. فرهنگی که با مذهب و سنت درآمیخته و نسل به نسل منتقل شده است. اجاق پخت نذری محرم نه برای دهه اول عزاداری سالار شهیدان بلکه تا اربعین حسینی(ع) در محله کن روشن است. طعامی که روی سفره همه اهالی مینشیند، لقمه حلالی است که تا پایان سال رزق و روزیشان را بیمه میکند. این همان رسم چندین و چند ساله نذریپزان محرم و صفر در محله کن است که هر شب بیش از ۱۵هزار غذای نذری روی سفرهها میرود. کن ۵محله دارد و هر محله ۵مسجد و ۵ تکیه و درست رأس ساعت ۹ شب همه تکیهها با غذای گرم از مهمانان امام حسین(ع) پذیرایی میکنند. چند ساعت مانده به غروب آفتاب ما همراه زهرا عمویی، مسئول مؤسسه خیریه خادمان محبان فاطمهالزهرا(س) راهی آشپزخانه تکیه محله سرآسیاب کن میشویم. آشپزخانهای که مردانه و زنانه دارد و مردان برنج غذا را دم میکنند و زنان خورش را بار میگذارند.
قصههای خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید
هادی اخوان، یکی از جوانهای محله سرآسیاب کن میگوید: «این روزها بانیان رسم نذریپزان نه پیران و قدیمیها بلکه جوانان هستند. اصلاً هم معلوم نمیکند چقدر مهمان پای این سفره مینشیند غذا برای ۳ تا ۵هزار نفر تدارک دیده میشود. کجای تهران سراغ دارید این حجم غذا در ۵ محله همزمان پخته و پخش شود؟ »
حاج محمد محبی یکی از قدیمیهای محل دنبال حرف را میگیرد و میگوید: «در محله اسمالون از قدیم رسم بوده که از اول محرم تا اربعین خرج بدهند. قدیمترها ۳ برادر در اسمالون بانی شام و ناهار تاسوعا و عاشورا بودند؛ ارباب خلیل، مش عزیزالله و حاج غلامحسین. حالا وارثشان راه آنها را ادامه میدهند. قدیمها با اینکه وضع مردم کن زیاد خوب نبود اما در خرج دادن ید طولایی داشتند. » در این میان که حاج شعبانعلی حرف میزند کار آشپزها تمام شده و یکی یکی میآیند و همراه نوشیدن چای از رسم و رسوم آشپزیهای قدیم میگویند: «قدیمها تکیه دو، سه دیگ بیشتر نداشت. هر کس برای خودش در خانه یک قابلمه یا دیگ بار میگذاشت و داخل دوری به تکیه میداد اما الان نزدیک صد دیگ داخل آشپزخانه است و با این حال بعضی سالها دیگ کم میآوریم. »
نذریپزان نمونهای از یک مشارکت مردمی
در تکیههای کن بهخصوص تکیه محله اسمالون از اول محرم تا شب اربعین خرج میدهند و از دهه دوم به بعد غذاهای نذری را که عموماً بیشتر از بیست دیگ است در محله پخش میکنند و برای این کار همه دست به دست هم فعالیت میکنند. یکی ماشینش را در اختیار گذاشته، یکی دست به دست غذاها را به در منازل میبرد و یکی هم آشپزی میکند و در آخر همه با هم دیگها و آشپزخانه را میشویند. این مشارکت مردمی نمونهای مثالزدنی است که امروزه در کمتر جایی دیده میشود.
۶۰ زن در آشپزخانه نشستهاند، برخی پیاز پوست میکنند، برخی خرد میکنند و برخی هم آنها را در روغن تفت میدهند. زهرا عمویی میگوید: «این ۶۰۰کیلو پیاز برای آش معروف شله قلمکار است. البته برای محله سرآسیاب» و در ادامه آقا مصطفی، مرد جوانی که در جمع خادمان تکیه فعال است هم میگوید: «آش شله قلمکار محرم کن سابقهای ۷۰ساله دارد و تنها در دو محله اسمالون و سرآسیاب پخته میشود. »
مواد لازم برای پخت آش تقریباً مشارکتی تهیه میشود یعنی به دلیل هزینه زیاد که به گفته اخوان به ۶۰ میلیون هم میرسد، کسی نمیتواند به تنهاییبانی شود. هر کس انجام یک بخش از کار را به عهده میگیرد.
اعظم تاجیک، سر آشپز آشپزخانه زنانه میگوید: «قدیم چند نفر سوار ماشین میشدند و از خانههای اطراف وسایل مورد نیاز پخت آش را تهیه میکردند و بعد از اینکه آش پخته میشد سطل به سطل به خانهها میبردند و کسی هم از قلم نمیافتاد. نذر گوسفند این آشگاه از ۱۰۰گوسفند هم بیشتر میشود. کلا رسم است خورش را در آشپزخانه زنان میپزند و مردان برنج را دم میکنند. »
مرحوم حاج محمد و شهید زینعلی بانیان آش اسمالون
خدا حاج محمد از آشپزهای تکیه اسمالون را بیامرزد که به همراه شهید نصرت زینعلیبانی این آش شده بودند و این رسم پخت آش همچنان ادامه دارد. یکی از آشپزها میگوید: «حاج محمد همیشه تعریف میکرد وقتی کار را با شهید نصرت زینعلی شروع کردیم دو، سه دیگ بیشتر درست نمیکردیم و میرفتیم دم خانه اهالی، ارزاق جمع میکردیم؛ یکی یککیلو برنج میداد و یکی سبزی. حتی اگر کسی صد تومنی هم میداد رد نمیکردیم. صبح عاشورا بعد از پختن آش با بچهها یکی یکی در خانه اهالی را میزدیم و برایشان آش میبردیم. »
نیم قرن آشپزی
آقا یحیی یا آنطور که خودش را معرفی میکند، یحیی خدابنده لو سرآشپز این آشپزخانه بزرگ کن است. نه حاجی است، نه کربلایی، فقط مشهدی شده و به زیارت امام هشتم(ع) رفته است. اشک از چشمانش سرازیر میشود و میگوید: «شاید هنوز آدم نشدهام تا به حج مشرف شوم. » در این ۸۳ سالی که از خدا عمر گرفته است ۶۵سالش را در خدمت عزاداران امام حسین(ع) بوده و از این ۶۵سال هم ۵۰ سالش در آشپزخانه نذریپزان محرم گذشته است. همه به آقا یحیی ارادت دارند، پیرمردی که خودش نتوانسته هنوز نذری بدهد ولی غذای نذری جماعتی را با مهارت خاص خودش میپزد و راهی تکیه میکند. میگوید: «جوان که بودم در اداره مخابرات کار میکردم و بعدازظهرها هم روی مینیبوس. ولی یک ماه محرم کلا خادمی امامحسین(ع) را میکردم. خودم هم نمیدانم چه شد که آشپز این مهمانی بزرگ شدم ولی در طول این سالها آنقدر پابندم کرده که نمیتوانم کهولت سن را بهانه کنم و بنشینم و تنها نظارهگر باشم. » تاول دستانش را نشان میدهد و معتقد است این هم از عنایات آقا حسین(ع) است که به من پیرمرد جان داده تا شرایط سخت را تاب بیاورم. آقا یحیی تا آخر محرم از صبح تا شب در آشپزخانه است و برنج نذری تکیه را دم میکند.
سرآشپز آشپزخانه زنانه
سرآشپز آشپزخانه زنانه تکیه سرآسیاب متـولــد ســـــال ۱۳۵۵است. از زمانی که دخترش ۲ساله بود در آشپزی محرم سهیم بود تا الان که دخترش ۲۱سال دارد. اعظم تاجیک که همسرش کنی است با همه جوانیاش مدیریت آشپزخانه را برعهده دارد. میگوید: «این را از مادرم یاد گرفتم همیشه او را پای دیگ نذریپزان دیدم. او در هیئتها و کاروانهایی که راهی کربلا میشدند نذری میپخت. همین شد که من هم راه و رسم کار را یاد گرفتم. در کن رسم است زنها خورش را میپزند چون آنها ظرافت کار پخت خورش را بهتر میدانند. وسایل را از شب قبل آماده میکنیم و از اول صبح خورش را بار میگذاریم تا ساعت ۶بعدازظهر هم باید آمادهباشد تا آقایان بیایند و ببرند. » برای هر وعده شام ۴تا ۵ دیگ خورش بار میگذارند.
هیچ وقت غذا کم نمیآید
سالها آشپزی کاروان زائران کربلا و سوریه باعث شده تا توران احمدی زندگیاش با نذری امــام حســین(ع) پیـونــد بخـــورد. بهخصوص که در مرور خاطراتش از غذا پختن برای رزمندههای دوران دفاع مقدس هم میگوید و اینکه به همراه خیلی از زنان کن پشت سنگر در همین مساجد محله آذوقه جبهه را تدارک میدیدند. میگوید: «غذا پختن برای عزاداران امام حسین(ع) سعادت میخواهد. تا به حال یاد ندارم غذا شور شود یا ته بگیرد. خیلی مواقع هم مثلاً برای ۲۰۰ نفر غذا پختم بعد مهمانها بیشتر از حد انتظار شدهاند و در کمال تعجب دیدم که نه تنها غذا کم نیامده بلکه همه راضی بودهاند. »
آشپزی با هیزم و ظرفهای مسی
حـــــاج علی سولقانی اصلیتش شهرستانکی است ولی بیش از ۷۰سال است که در محله کن زندگی میکند. عصایی بهدست دارد و روی چهارپایهای در گوشهای از آشپزخانه نشسته. پیرمرد ۸۰ ساله تا همین چند سال پیش پای دیگ غذای نذری بود و هنوز هم با اینکه چشمانش سو ندارد و پاهایش میلنگد به آشپزخانه میآید تا از ثواب صلوات و عطر دلانگیز معنویت این مکان دور نباشد. میگوید: «آن موقع که من آشپز مراسم بودم نه آشپزخانهای بود و نه اجاقی. سقفی بالای سرمان نبود و زیر آسمان هیزم آتش میزدیم و به نسبت جمعیت عزادار غذا درست میکردیم. غذاها در دوری بود و تا یک ماه هم کنیها غذا میدادند. »
۵ برادر و همه جمع فامیل دست به کارند
عرق از پیشانی مرد سر میخورد و روی چانهاش میریزد. دســتمال بزرگــی بهدست دارد و در دیگ را باز میکند. بخار میزند روی صورتش و با صدای رســایی میگویــد: «بفرست صلوات را برای سلامتی بچههای با غیرت حسینی(ع)» مصطفی طاهری با ۵ برادرش سالهاست در آشپزخانه غذای محرم فعالیت میکنند. حالا به جمع این ۵ برادر، برادرزاده و خواهرزاده و پسر خاله و دیگر اقوام هم اضافه شدهاند. میگوید: «نه شغلمان آشپزی است و نه در طول سال دست به دیگ میزنیم ولی در این ایام همهمان کارمان را ول میکنیم و از ساعت ۹صبح به آشپزخانه میآییم و تا یک ماه مهمان این محفل هستیم. » او معتقد است یک نیروی معنوی در فضای این آشپزخانه جریان دارد که سراسر برکت و نعمت است. نه کسی برای غذا ریختن دستش میلرزد و نه نگران تعداد مهمانها هستند. ذکر یاحسین(ع) مدام به گوش میرسد.
عمل به وصیت پدر
همین چند شب پیش علی طاهری بانی غذای نذری تکیه سرآسیاب بود. او میگوید: «۶۰۰کیلو برنج ریختیم با ۷۵۰کیلو مغز گردو و ۱۷۰کیلو گوشت و ۷۰۵کیلو لپه. » طاهری هر سال نذری میدهد و قصه زندگیاش را که روایت میکند میفهمیم کشاورز است و مال و منال چندانی هم ندارد ولی خودش میگوید: «از همان شب که غذا میدهم، به فکر غذای محرم سال آینده هستم. زعفرانش را میخرم، نمک و فلفل و خلاصه در طول سال وسایلش را مهیا میکنم. » او نذری ندارد و تنها به واسطه اینکه پدرش وصیت کرده در ایام محرم هر چقدر وسعش میرسد نذری بدهد این کار را هر سال انجام میدهد تا زیر سایه این عمل خیر خانوادهاش سلامت باشند.
_______________________________________________________
منتشر شده در همشهری محله منطقه ۵ در تاریخ ۱۳۹۳/۰۸/۲۶
نظر شما